مغازه دار کارش رو تموم کرد . چراغ مغازه خاموش شد.
پس از آن مردی ظاهر شد و تقاضای پول کرد.
مرد صندوق را باز کرد و محتویات صندوق بیرون آورده شد. مرد به سرعت رفت
حالا یه این سوالات جواب بدید:
- آیا «مغازه دار» چراغ رو خاموش کرده بوده؟
- آیا صاحب مغازه، اون موقع حضور داشته؟
- آیا اون مرد ؛ دزد بوده یا صاحب مغازه؟
- آیا کسی که پول خواسته ، لزوما دزد بوده؟
- آیا اصلا دزدی وجود داشته؟
- آیا مردی که به سرعت رفت ،همون مردیه که محتویات صندوق رو برداشته؟
این داستان خیلی واضح به نظر میرسه. هرکدوم از ما برای خودمون برداشتی ازش کردیم. اما چرا از این داستان برداشت های متفاوتی شده؟ چون راوی ، داستان رو به درستی و به خوبی تعرف نکرده و باعث شده هرکس برداشت خودش رو از داستان داشته باشه.
متا مدل ها ، درمانی برای تعمیم ها، تحریف ها و کج فهمی ها هستن که در دانشگاه ها به عنوان “نویز در ارتباطات” تدریس میشن. از متامدل برای رهایی از بن بست های فکری، به دست آوردن دیدگاه های جدید، استدلال کردن، از بین بردن افراد دستکاری شده و دیدن مشکلات به شکلی جدید استفاده میشه.
با متا مدل ها شما مدل دنیای یک نفر را با استفاده از اطلاعاتی که در بیان کلامی اون ها حذف شده،تغییر میدین ، انتخاب های جدیدی رو جلوی اون ها قرار میدید و همه چیز رو واضح تر میکنید.
به نظر شما دقیقا چه اتفاقی افتاد برای من در کامنت ها بنویسید
منبع :